نتایج مسابقه طراحی کاور پل های عابر شهر تهران اعلام شد
رتبه اول: سمیرا رستم زاده – پل عابر پیاده شباک
کانسپت طراحی پل شباک:
طراحی این پل برای من به منظره طراحی یک المان عملکردی(نه صرفا یک المان نمایشی) در شهری شلوغ و پر شتاب بود، المانی که میخواستم همچون روزنهای روشن و آرام کمی زندگی آشفته و ماشینی امروزی را برای آدمهای شهر تلطیف کند و در عین حال به زیبایی بصری و عملکردی و اجرایی بودن به یک اندازه پرداخته شود.
آدمها یا به عبارتی یوزرهای فضا برای من مهمترین بخش طراحی بودند پس در گام اول باید به سمت طراحی “فضا” میرفتم نه طراحی یک پوسته.
برای طراحی فضا هم باید به دنبال کارآیی، زیبایی بصری، هارمونی و راهی برای ارتباط بهتر و بیشترر یوزرها با فضا میبودم پس به دنبال تاکید بر دو اصل رفتم یک سادگی و دو آشنا بودن با آدمهای این شهر و این فرهنگ، آدمهایی مدرن یا سنتی اما با پیشینهای غنی از هنر و فرهنگ مشترک و یکسان.
انتخاب آجر متریالی پر از حس گرما و آرامش در بخشهایی از کار، رنگ سفید و طرح و چیدمانی مدرن روی ورقهای اچپیال و پلکسی (در جهت رعایت اصول و مبانی دکر شده در مسابقه و در نظر گرفتن سرعت کار، هزینههای اجرا و محدودیتهای بودجهای) که با الگوبرداری از رگه چینیهای مشبک آجر در معماری ایرانی طراحی شدهاند نهتنها آرامش و آشنا بودن را به همراه داشت بلکه استفاده از فرم سادهی مکعبی و تکرار آن در قسمتهای مختلف علاوه بر هارمونی مشهود در تمامی قسمتها، درک آسان فضا، ارتباط بهتر با یوزرها و دوری از شلوغی و آشفتگی بیشتر در سطح شهر را به همراه داشت.
اقتباس از سه سبک رگهچینی کله (در سقفهای داخلی) رگه چینی مشبک (در بدنهها) و رگه چینی آبشاری (در سردر) به منظور طراحی منعطف و امکان فراهم کردن استفاده از متریال جایگزین بخصوص در قسمت بدنهها با همان الگو و ایجاد حس و حال مشابه بود.
نکته مهم دیگری که مرا به سمت بدنههای مشبک سوق داد طراحی برای شهری همیشه بیدار بود و همین امر مرا مجاب میکرد که در طراحی این پل علاوه بر کارکردهای روزانه و حتی گاها شبانه، زیبایی بصری در شب را هم ملاک قرار دهم.
مسیله حائز اهمیت دیگر در نظر گرفتن فضاهای تبلیغاتی بود که باید از ابتدا به عنوان جزیی از طرح مورد توجه قرار میگرفت به همین منظور نه تنها فضایی برای بنرهای تبلیغاتی پیشبینی گردید بلکه نورپرداری شب بر اساس کانسپت کلی و همچین فضای تبلیغاتی جدیدی که که کاملا حساب شده و هماهنگ با طراحی کلی بود در داخل بدنه پله و پل و در معرض دید استفاده کنندگان فضا بوده تعبیه گردید.
و اما نقطه عطف طراحی “فضا” برای من ایجاد نقاط مکث شهری در مکانهای بلااستفادهی زیر پلهها بود، فضاهایی که پتانسیل استفاده هم برای فضاهایی از قبیل نگهبانی و دکههای تجاری را دارند و هم میتوانستند نقطهای برای استفاده شهروندان و روح بخشیدن به شهر باشند.
به این منظور علاوه بر در نظر گرفتن فضاهای تجاری و نگهبانی فضاهایی هم به عنوان زون سبز و نقاط مکث شهری و همینطور بدنهای مشبک با پوششهای گاها سبز، گاها نورانی و گاها با بافت آجری برای جداسازی این فضا از خیابانهای اطراف درر نظر گرفته شده، فضاهایی که تمام قسمتهای آن کف، بدنه و مبلمان طراحی شدده در ارتباط و هماهنگی کامل با مکعبهایی که عنصر اصلی و تشکیل دهنده بدنه پل بود هستندو در عین سادگی روح فضا و جریان زندگی را به نمایش میگذارند.
رتبه دوم: حسین صفری و محمد صادق سواد کوهی – پل اوژن
شرح ایده و کانسپت:
در هنر هخامنشی، به ویژه در نقوش تخت جمشید، نقش دو گیاه یکی سرو و دیگری نیلوفرآبی و نقش حیواناتی چون شیر، گاو، اسب و شاهین به دفعات تکرار شده است که مهمترین آنها شیردال و مجسمه اسب و گاو دوسر می باشد. اینها هنگامی که درهم آمیخته میشدند برای نیایشگاهها به نگهبانانی شکست ناپذیر بدل میشدند که در هرکدام از فرهنگهای کهن نام و ویژگی گوناگونی داشتند.
در ایده اولیه به جهت فرم رفت و برگشتی و دوطرفه بودن ورودی پلهای عابر پیاده که در میانه توسط سازه و راهرویی جهت عبور عابر پیاده به هم متصل می شوند، در اقتباس از نماد مجسمه اسب دوسر که یک فرم در دو سمت بصورت قرینه و اتصال این دو عنصر از پشت به هم شکل گرفته، در نظر گرفتیم ورودی پلها را از فرم این مجسمه اما بصورت سمبلیک و مدرن با اتصالی از تاریخ بسوی صنعت و مدرنیته ایجاد کنیم و چون از نگاه ما المانهای شهری صرفاً مکانی نیستند که مردم از آنجا گذر میکنند بلکه اغلب این المانها با خصلتی نمادین ظاهر می شوند، در انطباق بصری و ارتباط محتوایی این دو بهم تلاش کردیم.
در بخش دیگر با توجه به اینکه سرو به عنوان نماد آزادگی، پایداری و شکیبایی توصیف میشود و در فرهنگ ایران جایگاه کلیدی دارد و در بیشتر بناهای ایران باستان به ویژه بناهای مذهبی تصویر سرو به صورت نقش برجسته و نقاشی دیواری دیده میشود که بهترین نمونه در این خصوص تصویر درخت سرو بر بدنهی پلکانهای کاخ آپادانای تخت جمشید است.
که در سنگ نگارههای تختجمشید فاصله هر ملت به وسیله یک درخت سرو، که درخت مقدس است، جدا شده است و گروههای نمایندگان تحت سیطرهی حکومت را از یکدیگر جدا میکند.
با توجه به اینکه در دوران اشکانی و ساسانی نیز نقش سرو، بارها از سوی هنرمندان استفاده شده است و در دوران اسلامی هم نقش سرو از جمله نقوش و موتیفهایی است که به صورت واقعی یا تغییر یافته در بیشتر هنرهای وابسته به معماری اعم از کاشیکاری، گچبری و نقاشی دیواری مشاهده میشود.
از این رو در راهروی میانی بین دو وجه خیابان از عناصر تداعی کننده سرو، همگون با سازه خرپایی پل استفاده کرده و با اضافه کردن لوورهایی که قابلیت تغییر زاویه در شکستن نور روز را دارند سعی شده موجب تلطیف بصری سازههای اکسپوز پل شود.
مثلث نیز یکی از شکلهای پایه و باقاعده در هنر و طراحی است. این نماد به عنوان نمادی از تعادل، ثبات و پایداری شناخته شده است ، به همین جهت و با توجه به فرم خط میخی که بر روی کتیبهها و سنگ نوشتههای موجود در تخت جمشید دیده می شد تصمیم گرفتیم برای تامین نور روز و بحث امنیت، دید و تردد در شب از فرم مثلث و سه ضلعی با کشیدگیهای متفاوت در کاور پله استفاده کنیم که این فرم هم تداعی کننده حس تعادل بوده و هم در همخوانی با قطعههای مثلثی شکل حجم اصلی می باشد و بعنوان پوستهای تزئینی به کار رفته است.
رتبه سوم: فائزه رضایی – پل نورا
توضیحات ایده و کانسپت:
تزیینات در معماری ایرانی علاوه بر زیبایی، حکم سازهای را نیز دارد که در نهان این زیبایی و استحکام از فلسفه و هندسهی خاصی نیز برخوردار هستند. مهمترین این عناصر تزیینی در قالب خوشنویسی، نقاشی، یزدیبندی و کاربندی خود را نشان داده است. اما شاخصترین آنها را میتوان در کاربندی دید، زیرا که علاوه بر هنر، هندسه و ریاضیات را در خود جای داده است. کاربندی دارای کاربرد های فراوانی بوده است که برخی از ان ها با هدف پروژه ما همسو است. مانند:
۱. فراهم آوردن امکان اجرای طرحهای استاندارد، هندسی و سهبعدی پیش فکر شده در دهانه و ابعاد متفاوت فضا
۲. ایجاد روکش (آمود) مناسب برای پوشش اصلی
۳. به نظم در آوردن فضاهای داخلی
۴. تنظیم نور در داخل بنا
۵. مرتبط ساختن خطوط عمودی به خطوط منحنی شکل هماهنگ و چشمنواز
کاربندی دارای اجزای متفاوتی است، یکی از اجزای آن ترنج است. ترنج لوزیهای خمیدهای ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ روی دو ﭘﻬﻠﻮی ﺑﺎﻻیی ﭘﺎ ﺑﺎریک زده میﺷﻮﻧﺪ. در واقع به چهار ضلعی منحنی الاضلاع که قسمتهای میانی را درست میکنند گفته شده است.
در این پروژه از هندسه و فرم ترنج الهام گیری شده است برای طراحی صفحاتی مثلثی شکل که در کنار یکدیگر فرم لوزی را شکل میدهند و چون در یک سطح قرار نمیگیرند در فضای سه بعدی تصویر میشوند، که این ویژگی امکان خلق سطحی دوار و مارپیچی را برای ما فراهم میکند.
برای اجرای این طرح از قاب های ۸ ضلعی در امتداد یکدیگر استفاده شده که به صورت یک در میان با زاویه ۴۵ درجه دوران داده شده و با پروفیل هایی راس این ۸ ضلعی هارا به یکدیگر متصل کرده تا بتوانیم فرمی دورانی خلق کنیم که در ضمن حفظ پویایی و نشاط، عملکردهای خود را نیز نمایش دهد.
توضیح تمام عملکردها همراه با دیاگرامهای مربوطه در شیت ارائه شده قابل مشاهده است. در اینجا به توضیح چند نمونه از انها میپردازیم:
۱. در طراحی سعی شده علاوه بر استفاده بزرگسالان و کهن سالان، برای کودکان و نوجوانان جذابیت ظاهری و حرکتی ایجاد شود تا خلاقیت و تجسم سازی آنان برانگیخته شود و گامی برای فرهنگ سازی و آموزش استفاده از پل عابر پیاده برای نسل بعدی باشد.
۲. در پوسته خارجی، فضاهایی خالی بین خرپا برای حفظ ارتباط محیط داخل و خارج پل عابر گذاشته شده است تا باعث شفاف شدن پل شود برای حفظ امنیت و ایجاد دید عمومی به روی عرشه و پلههای پل عابر پیاده.
۳. و همچنین این فضاهای خالی، کاربردی برای عبور جریان باد برای جلوگیری از واژگونی پل در اثر بادهای فصل پاییز و زمستان شهر تهران نیز دارند و از به دام افتادن هوای نامطبوع و شرجی در تابستان نیز جلوگیری میکند.
۴. امنیت ماشینهای پایین پل نیز در نظر گرفته شده است و امکان سقوط اجزا پوسته روی بزرگراه وجود ندارد زیرا قابهای ۸ ضلعی پوسته به صورت محاط در چهارچوب سازه اصلی پل عابر جایگذاری و جوشکاری میشوند بنابراین حتی در صورت دریافت نیروی پیش بینی نشده صرفاً از محل قرارگیری جدا شده و در سازه اصلی پل عابر به دام میافتند و معلق میشود.
۵. قابلیت ساخت به صورت صنعتی و عمده به خاطر مدولار بودن طرح ارائه شده وجود دارد و عدم پیچیدگی و ابهام و ساده بودن کلیت طرح ، نقطه قوتی در ضمینه تجاری سازی آن است.